نمیدونم تاپیک اون خانوم رو دیدید یا نه.
ولی خلاصهاش این بود که این دختر خانم 30 سالشه انگار و یه خواستگار خوب 42 ساله داره.
و قریب به 99 درصد کامنتهاش این بود که بهش گفتن قبولش کن و سنت داره میره بالا و کی میخوای مادر بشی و ...
بحثم سر درست و غلط نظرات اونها نیست.
ولی هربار اینجور حرفا رو میبینم دلم میشکنه از شرایط خودم.
منم از 30 رد شدم و موقعیتی ندارم.
هربار که فکر میکنم یعنی همه چی تموم شده و دیگه موقعیتی نخواهم داشت دیوونه میشم.
منم دلم زندگی نرمال میخواست. زندگی نرمال هم داشتن همدم و همسر و زندگی مستقله. و خواهشا بهم نگید که همه چی ازدواج نیست.
چون این حرفا برای دخترای بچه ساله. برای من فقط نمک ذوی زخمه.
بله. دیر شد و زندگی از دستم رفت.