کیمیا با ارش ازدواج میکنه
جنگ میشه برمیگردن خرمشهر بچه یکی از اون دوتا دوستاش یا سلما یا عطیه رو برمیداره چون میمیرن تو جنگ
بعدش از ارش طلاق میگیره با پیمان ازدواج میکنه
باباش برمیگرده، پای کیوان هم تو جنگ قطع میشه
ارش فکر میکنه بچه خودشه دست کیمیا میدزده ببرتش خارج کیمیا و پیمان هم دنبالش میرن ولی تصادف مبکنن بچه تا وقتی بزرگ شه پیش ارش میمونه
بعدش مباد ایران دنبال مادرش کیمیا و حقیقت
پیداش میکنه گل و بلبل میشن
و قسمت اخرشم کیمیارو میخوان ترور کنن نمیتونن تیر میخوره تو دستش پسر شهرام میخواسته بود بکشتش نمیتونه