به دوس پسر سابقم حسادت میکنم که میخواد مهاجرت کنه،ماشین داره،دندوناشو کامپوزیت کرده (آخه دندون من زرده)،دستبندو انگشتر طلا داره،سرکار میره ،اجتماعیه،صداش خوبه،باشگاه میره و بدنسازه و داره عضله میزنه..
اما من یه آدمی ام که ازش خیلی بلندترم قدم ۱۸۴عه اون ولی ۱۷۸عه.من به حدی لاغرو زشتم که حد نداره صدامم شبیه شیرین عقلاست و واقعا تا الان که ۲۲ سالمه الکی دارم با این اوضاع زندگی میکنم..
هیچ جام نمیتونم کار کنم چون انقد حسودم و انقد قدم بلنده و صدامو روابط اجتماعی پایینه بیرونم میندازن دوتا جا کار کردم دیدم نمیتونم حرف بزنم فقط یه جا وایسادم مثلا فروشندگی به عهده من بود ولی وایمیستادم خب معلومه منو بیرون مینداختن..دومین جارو دوس پسر سابقم یعنی همین که داره مهاجرت میکنه منو معرفی کرد بعدم که منو بیرون انداختن به دوس پسرم گفتن وضعی
تمو و آبروم رفت دوس پسرمم ولم کرد . بعد برگشت فقط یه بار در هفته پیام میداد و یه بار در هفته میخواست منو ببینه که دیگه نتونستم حرف بزنم.خیلی وضعیتم حاده.همش خونه ام انقد درازو لاغرم همه منو با تعجب نگاه میکنن و متلک میندازن یه دختره داد زد گفت راه برو دیگه دراز منم جوابشو ندادم..
دانشگاهم پیام نور میرم کلا دوروز در هفته کلاس دارم که اونام غیرحضوری میخونم رستمی حقوقه آخه بگو تو که فن بیان نداری چرا رفتی چنین رشته ای🙄خیلی به دوس پسر سابقم حسودیم میشه خیلی خوشبخالش که داره مهاجرت میکنه میره سرکار و غیره😔چیکار کنم آخه خسته شدم از خونه موندن