سلام خانوما
گاهی اوقات من یا جاریم یا مادرشوهرم شام یا ناهار تدارک میبینیم و به هم خبر میدیم و میگیم که ناهار یا شام نپزید امروز غذا آماده میکنم میارم
جاریم جوجه کباب زغالی با مخلفاتش تدارک دیده بود اما من خبر نداشتم و طبق معمول همیشه شام پختم و با همسرم خوردیم بعد دیدم زنگ خونه به صدا دراومد
رفتم بازکنم یهو شوهرم گفت عهههه یادم رفت بگم شام میارن هنوز درو بازنکرده بودم که گفتم چرا زودتر نگفتی...
دروبازکردم دیدم بچه جاریم اومده و دیس غذا رو ازش گرفتمو تشکر کردم
منو همسرم هم عصرونه هم شام هم دسر با فاصله ی کم خورده بودیم و دیگه جانداشتیم منم دیس غذای جاری رو گذاشتم رو میز
همسرم که جوجه کباب زغالی دوس داشت هم نتونست حتی یه قاشق بخوره
بهش گفتم عیب نداره تا دوساعت غذا گرم می مونه پس روی دیس رو میپوشونم میذارم رو گرمایش از کف بمونه هروقت تونستی بخوری میزو میچینم
دوساعت گذشت و همسرم گفت اگه جوجه بره یخچال و بخوای فردا دوباره گرمش کنی بیاری من دوس ندارم
خلاصه به زور دوقاشق خوردیم بقیشو گذاشتم یخچال
جاریم به مادرشوهرم گفته بود که شام میارم چون اخلاق جاریم همینطوریه که به مادرشوهرم خبرمیده و مستقیم به خودم نمیگه مادرشوهرمم پسرشو دیده بود گفته بود شام نخورید جوجه میاریم و مادرشوهرم دیگه به خودم نگفته بود شوهرمم که کلا یادش رفته بود به من بگه
بخاطر همین شامی که جاریم زحمت کشیده بود
رو فرداش گرم کردم و خودم خوردم چون شوهرم جوجه کباب دوباره گرم کنمو دوس نداره
حالا واسه اینکه دوباره این اتفاق نیفته و من مجبور نشم غذا رو تنها بخورم چه کنم؟و چی بگم به کی بگم؟
به مادرشوهرم بگم یا به جاریم؟یا به هردو یا به هیچکدوم؟