چهل روز پیش یکی اومد خونمون دو سه بار همو دیدیم بعد من جواب منفی دادم ولی ول نکرد که من عاشقت شدم و فلان و اینا پسر خوبیم بود بی شیله پیله ولی من حسی بهش نداشتم خلاصه هعی واسطه می‌فرستاد تا اینکه مامانم گفت گفتم مایل نیس ولی دو سه بار دیگه معاشرت کنی. شاید اوکی شد اونم گفت ما منصرف شدیم دنبال یکی هستیم ک خاکی باشه دلم میخاد مامانمو دعوا کنم ایقد باعث شد سنگ رو یخ بشم
نحوه بیان مادرت یکم نپخته بود
بهتر بود میگفت آشنایی ندارن نظرش ائمه چند جلسه رفت آمد بشه بیشتر آشنا شن تا ببینن چی پیش میاد
تقصیره مامانت نیس طرف عقده ای بوده بعضی وقتا زیادی سفت بودن باعث میشه آدمای مریض بخوان انتقام بگیرن اینجوری زهرشو ریخت رفت از مامانت باید ممنون باشی
منصرف شده
ک.. سوخته
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز