بنظرتون دخترای لر خوشبختن

من لر نیستم، خیلی اشنا و دوست لر هم نداشته و ندارم.

فقط یکی از همکلاسی های دخترم که لرن و مهاجرت کردن تهران، به دلایلی دو بار خانم اومد خونمون.

فقط از خودکشی حرف میزد، خودش گفت تو اطرافیانش هر کی زندگی بدی داره، طلاق نمیگیرن ولی خودکشی میکنن.

گفت عروس جاریشم خودش رو سوزونده بود.

بازم میگم من فقط یه مورد رو دیدم ، و نمیتونم بگم همه شون اینجورین و ....

به نظرم یکم خیلی نه ها یکم تنبلی😂

ببین نمیگم بدبختن اما تو زندگی متاهلی نگاه میکنم مردهای ترک خیییلی از زناشون توقع دارن خیلی مادرسالارن زن های کرد خیلی باید دستپخت خوبی داشته باشن و همه چی تمام باشن من خودم واقعا خیلی وقتا حوصله ندارم خونه تمیز کنم اما نگاه میکنم میبینم زن های کرد و ترک و لر با چه شرایطی تو بارداری خونه تمیز میکنن عذا میپزن به بچه و شوهر میرسن ، نمیدونم شاید من از دور میبینم به نظرم زندگیشون سخته شایدم من تنبلم😁

ااز چه نظر ازشون توقع دارند؟

شما ازدورمیبینی فکرمیکنی به مازورمیگن .نه عزیز اینطوریام نیس ما ریلکسیم .

ما خودمون کدبانوییم کسی زورمون نکرده☺️☺️

ربطی به قومیت نداره خوشبخت بودن یا نبودن 

من لرم بختیاری

ولی خب بقول معروف عشق لر خداییه

خیلی خوشبختن اگه با کسی ازدواج کنن که عاشقشونه

شایدم واقعا😂 واسه من یکی خیلی سخته خصوصا بعضی سخت گیری هایی که میبینم اقایون این مناطق رو خانم هاشون تو خونه داری و بچه داری و شرایط کار کردن بیرون از منزل دارن خوب یکم حس میکنم شرایط رو واسشون سخت میکنه ما خانم ها همینطوری سختی داریم حالا اگه همسر هم توقع داشته باشه و سخت گیر باشه که هیچی 

ما لرا یا بختیاری اااا کلا خیلی قومیت پرستیم یعنی حتی بین خودمونم که طایفه ای هستیم هم هر طایفه هوای طایفه خودشو داره

ولی خوشبختی ما دخترا ربطی به لر بودن یا نبودن نداره هر شخصی متفاوته ولی مثلا ممکنه یسری چیزا بین یه فامیل یا طایفه مرسوم تر باشه مثلا طایفه مادریم خیلییی سخت میگیرن به زناشون خداروشکر مامانم بعد سالها مث خودمون شد طرز فکرش 

درسته معمولا خودمون کدبانوییم 😂😂 

ییعنی مثلاً زنای فارس خونه رو تمیز نمی‌کنند،والا ما تو تهران همه همسایه‌هامون فارسن همشون سر کار میرن بچه داری خونه داری هم میکنند

انشاالله که عزیزم همیشه ریلکس باشید من نسبت به کسایی که میدیدم و میشناختم گفتم خصوصا دوستان دانشگاهم اونایی که سمت این مناطق عروس شدن 

من ی لرم دوقلو باردار شدم حتی یک ساعت خونه مادرم نرفتم 

حتی شده بود لباسامم مادر همسرم میشستن، یا همسرم خودش، 

یا غذا حتی ی وعده هم نپختم 

ن فقط من بلکه اطراف هم میدیدم و میبینم همینطورن 

ولی مگه زنای باردار دیگه به زندگیشون نمیرسن