سر مزارش بودیم شوهرم در حضور بابا و زن باباش بهم گفت ایشالا مادرت بمیره واسه اون حلوا درست کنی(چون قبلش باهم بحث داشتیم) همونجا زدم زیر گریه دلم خیلی شکست
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
پدر شوهرم حالش خوب نیست. بیمارستان بستریه. حست میگه
خوب میشه یا فوت میکنن؟
یه مادر داری که نفس میکشه؟؟ خوشبختی و خودت بی خبری حسودیم میشه🥲 به همههههه ی اونایی که مامان دارن و تو بغلش🫂 اروم میشن..🥲. مادر ای زیبا ترین شعر خدا..... روحت شاد😔