باتجربه بیان بگن جای من بودین منبعد چطوری باشون رفتار میکردین، رفتارتونو عوض میکردین یانه
قبلاً هر هفته میرفتیم شوهرم دوست داره بریم خودمم دوست دارم چون جای دیگه برای رفتن نداریم اونام همیشه احترام مو داشتن
من یک ماه و نیمه زایمان کردم
مادر و پدر شوهرم نیومدن تا دیروز(اونم چند بار شوهرم زنگ زد ازشون گله کرد حتی عصبانی شد ک همه جا میرین چرا نیومدین خونه ما و...) اینم بگم بعد زایمان من شوهرمم تصادف کرد و عمل داشت مادرش فقط بیمارستان رفت ملاقات
اینم بگم خانواده شوهرم (پدر و مادر شوهرم، برادر شوهرام و جاریام تو ی خونه باهم زندگی میکنن، باغ دارن و همیشه کار دارن تقریبا، موقع زایمان م جاریم اومد بعدشم اومد ملاقات، جاریای دیگه مم چند بار زنگ زدن، مادر شوهرم م روز بعد زایمانم زنگ زد) از لحاظ مالی هم کمی دست تنگن ولی خیلی خرجا میکنن و خیلی جاها میرن ولی شوهرم چون بچه بزرگ بوده و از اول کار کرده و فقط کمکشون کرده فقط ازش انتظار دارن باورتون میشه برای مراسم عقد و عروسیمون شوهرم کرایه ماشینشونو داد
بعدشم ب مادرش پول میداد عیدا بدا بمن
بعد عروسی مون دعوتشون کردم جاریم گفت داداش علی (شوهرم) کرایه ماشین مونو بده ک بیایم
حالا
دیروز اومدن دوکیلو شیرینی و 500هزار پول آوردن و گفتن دستمون نبود وگرنه میخواستیم بیشتر بیاریم،، ناهار و خوردن و قرار بود بعد ناهار برن ک شوهرم پدرشو با خودش برد مغازه (خیلی بش گفتم امروز نرو گفت کاردارم) و غروب برگشتن و شامم موندن (((جای من بودین از این رفتار شوهرتون عصبانی نمیشدین؟؟؟ اگ اره چ عکس العملی نشان می دادین
موقع رفتنشونم ب مادرش هديه داد (قبل زایمانم دو پارچه از مغازه ش آورد گفت یکیش مال مادرت یکیش مال مادرم منم گفتم باشه بزار وقتی زایمان کنم میان دیدنم اونموقع بده بشون،) شب ازم پرسید بدم ب مامانم پارچه رو منم گفتم فعلا ن ی وقت دیگه میبریم براش(دلیلمم این بود دیر و بازور اومده بود) ولی شوهرم اینقد گفت بدم بهتره گفتم باشه بده،، (((نظر تون راجب این موضوع چیه بنظرتون نمیداد بهتر بود یا داد
لطفا در مورد کل ماجرا نظرتون و جداجدا بگین