جلوی بقیه بهش بگو مادر جان خودتم میدونی اینایی که میگی حقیقت نداره، اگر از اینجا بودن ما ناراضی هستی باور کن من بیشتر ناراضیم و این وظیفه پسرته که خونه مستقل تهیه کنه و من رو ببره، جای اینکه با من بجنگی با پسرت حرف بزن. اگر هم نمیتونی حضورم رو تحمل کنی بگو برم پیش خانوادم اگر پسرت تونست یه سقف برای بالا سر زنش جور کنه برمیگردم.
اگر هم قراره با هم زندگی کنیم دست از چغلی کردن و دو به هم زنی بردار، تحمل منم اندازه داره و کاسه صبرم داره پر میشه. همینکه با بچه هنوز استقلال ندارم و تو خونه مردمم از سرمم زیاده، دیگه این رفتارا رو نمیتونم تحمل کنم