من و شوهرم هم دقیقا مثل شما بودیم. هم از تنهاییام لذت میبردم هم دونفره هامون. با خواست خودمون و نه به تشویق هیچکس بچه دار شدیم. واقعیت اینه که بله اون خوشی ها حداقل مدت طولانی تمومه. یک ماه اول بعد از تولدش که رسما داغون بودم. تا به شوهرم نگاه میکردم بغض میکردم.حس میکردم بچه یه موجود اضافیه بینمون. شبا نمیتونستیم تو تخت بغل هم بخوابیم. فیلم دیدن، بیرون رفتن، حتی یه دل سیر حرف زدن تموم شده بود.
الان نزدیک چهار ماهشه. شرایط نسبت به اون اوایل خیلی بهتر شده و خود حضور بچه و وجود این دغدغه مشترک ما رو جور دیگه ای به هم نزدیک تر کرده. رابطهمون شباهتی با قبل بچه نداره اما این مدل متفاوت هم خیلی زیباست. در کل نگران نباش اشتباهی نکردی.