ازدواج دومش هم از سر مجبوری که پیش بچه ها باشه
کاملا معلومه بعضی از حانواده ها قدیمی این افکارو دارن که نوه مال خودشونه و زن حقی نداره
قدیمیا میگفتن زنی که شوهرش مرد باید با برادرشوهر ازدواج کنه که کسی دیگه ناموسشونو نگیره تازه بعضیا برادرسوهرا خودشون زن داشتن اما حاظر میشدن زن بیوه برادر رو بگیرن که زت دست غریبه نیفته و زن هم اختیاری از خودش نداشت و فکر میکردن خیلی باغیرتن کثیفای هوس باز
عزیزم اینجوری که ماجرا رو گفتی بچه هات بی احساس نیستن تازه شما که نمیدونی چی بهشون گفتن ممکنه از شما بد گفته باشن، شاید اون ها هم هر شب موقع خواب میگن مادر بی احساس ما! شما باید پیش قدم بشی
🤔🤔🤔
خودت رو بزار جای اونا
از دوسالگی به بعد به هر دلیلی سراغشون نرفتی و خانواده ای که پیششون هستن هر چیزی ممکنه گفته باشن ازت و حتی تنفر هم داشته باشن
۱۷ سال زمان کمی نیست میتونستی تو مدرسه بری ببینیشون
لطفا تاپیک اخرنو گزارش بزنید توروخداوشناسایی نشم
عزیز احساس نمیکنی یکم متوقعی؟!
شما تحت هر شرایطی باید ارتباطاتت رو با بچه هات حفظ میکردی فرض میگیریم بر هر دلیلی نتونستی الان نباید اینجوری انتظار داشته باشی ازشون حداقل اصلا منطقی نیست
شما عمده عمر بجه ها باهاشون نبودی مسلمه که مادرشون محسوب نمیشی بنظرشون
اگه واقعا از این شرایط ناراضی هستی تغییرش بده ممکنه حتی بچه ها نپذیرن شما رو.. تلخه ولی حق دارن
منم اگر مامانم تو دو سالگی ولم میکرد میرفت شوهر میکرد تا عمر داشتم نگاش نمی‌کردم 😅😅😅خب دلیلی نداره بیان بهت سر بزنن
وای چی کشیدی 😭😭😭بجه ۲ساله از مادر جدا بشه
کاش واسه داشتنشون میجنگیدی
شمارشونو نداری؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز