نامزدم یچایی رو میشناخت که مبل. و تخفیف میدادن فقط چند تا بود زنگ زد گفت با پدر جاریم برید ببنید یکیشو انتخاب بکن منم گفتم دیدم عکساشو نمیخوام بدن خوشم نمیاد گفت برو ببین گفتم میرم ولی پسند نکردم نمیخرم بخاطد د این نه ارزون میدن و تخفیف میدن میگی ارزش نداره زشته جنسشونم خوب ود نمیاد گفت تو گو.ه میخوری با دهنت غلط میکنی خودم میگم انتخاب بکنن تو نمیخواد بری منم هیچی نگفتم و قط کرد آخرش رفتم بدون این که بهش بگم و دیدم هیچ کدوم به درد نمیخورن مثل پولش بی ارزشن ارزش خرید نداشتن اصلا رنگشون مدلشون جوری که من میخواستم نبودن. گفتم نمیخوام بعد یکی رد دیدم پسند کردم گفتم اینا خوبه با بیرونیا فقط ۴ میلیون فرق داره زنگ زدم گفتم گف نه پول ندارم وای در واقع واس مامانش گوشواره خریده بود
اونارو برداشتیم و آمدیم گفتم برداشتم بعد چند ساعت زنگزد منم جوابش رو نمیدادم بخاطر فوشش دادزد سرم گف چرا جواب نمیدی گفتم بخاطر فوشت بعد گف من نمیتونم پول ندارم م بگیرم گفتم واس مامانت طلا گرفتی فکر اینجارو میکردی اونو بفروش بزار روش بگیر باز فوش داد . من دیگ جوابش رو ندادم و هی پیام داد که در مورد مامان من درست صحبت بکن بعد گفتم سر مبل اینجوری میکنی و فوش میدی دیگه یکم بحث کردیم جوابش رو دیگه ندادم گفتم من باهات حرفی ندارم مبل هارو هم برگردون زوری نخریدیم که.
امدم به مامانم گفتم چون دیدن موقع حرف زدن بعد گفت راس میگه اون میخره دیکه تو چیکار مامانش داری بابام دعوام کرد که اره به تو جه گفتم خب من دوست نداشتم اونارو الان خیلی ناراحتم که هم فوشم داده هم سر مبل اینجوری کرد میگه تو درک نداری اخه من خیلی تا الان درکش کردم اخه خراب بشه اون میره عوض بکنه بابایه من که عوض نمیکنه . الان آمده بعد یه هفته خونشون نمیاددپیشم فردا اکه بیادبرم باهاش بیرون تقصیر کیه بنظرتون؟