در بَرم هست ولی در بر من نیست فقط
چه کنم؟ دلبر من، دلبر من نیست فقط:)!
دلگیرم و دلتنگم و دل سرد و دل آشوب
فرماندهٔ شرمندهٔ یک لشگر مغلوب
- فاضل نظری |
دوستش داری و پیداست که پنهان کردی
دله من هرچه غلت بود فراوان کردی..
چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست
جای گلایه نیست! که این رسم دلبریست
هرکس گذشت از نظرت، در دلت نشست
تنها گناه آینه‌ها زودباوریست
مهرت به خلق بیشتر از جور بر من ست
سهم برابر همگان، نابرابریست
دشنام یا دعای تو در حق من یکیست
ای آفتاب، هرچه کنی ذره‌پروریست!
ساحل جواب سرزنش موج را نداد
گاهی فقط سکوت، سزای سبکسریست
فاضل نظری
چایی ات را میخوری با دیگران ای بی وفا؟
میرسی برما سخن از قند خونت میزنی؟:)
سهم ما در وسط معرکه‌ی عشق چه بود؟
غم و دلتنگی و حسرت همه یکجا با هم
فاضل نظری خیلی خوبه🥰
هرچه آیینه به توصیف تو جان کند نشد
آه، تصویر تو هرگز به تو مانند نشد
گفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم
به پریشانى گیسوى تو سوگند، نشد
خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند
تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد
من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمى که لبش باز به لبخند، نشد
دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند
بلکه چون برده مرا هم بفروشند، نشد
خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا
گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا
به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم
نباید دل به هرکس بست اما دوستت دارم
گفتی مرا دوسن نداری گله ای نیست
بین عشق منو تو فاصله ای نیست
گفتم کمی صبر کن و گوش ب من ده
گفتی ک باید برم حوصله ای نیست
رفتی تو خدا پشت و پناهت ب سلامت
بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست
#فروغ فرخزاد
شتر در خواب بیند پنبه دانه
کچل را حسرت مو هست و شانه
«بد خواه کَسان هیچ به مقصد نرسد
یک بد نکند تا به خودش، صد نرسد!
من نیکِ تو خواهم و تو خواهی بدِ من،
تو نیک نبینی و به من بد نرسد.. :)
همه شب در پستوی خرابات نگاهت
من هم شاید لیلایی دروغینم
گرچه در چشم تنگ تو نمیگنجد عشق
اما اینک من هم سودای سفر دارم
با خود و چشم تو عهد میبندم
که من ازین فاصله هم دوستت دارم
موی سپید کرده و چشم انتظار آمدنت
این غزل گویی هاهم بس حکایت دارد...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز