من میدونم دلش از کجا پره
متاسفانه اشتباه منو توی دوران عقد کردی اومدی هرچی خوبی بوده وتعریف از دامادتون پیشش بردی روش حساس شده فکرمیکنه حالا همه اونو بیشتر میپسندن باهاش راحت ترن صمیمی ترن و تا وقتی به تعریفات ادامه بدی این قضیه براش بزرگتر میشه میخواد یجوری لاقل توکه زورش بهت میرسه رو ازش دور کنه دیدتو عوض کنه دیگه از دامادتون پیشش چیزی نگو ناخوداگاه مقایسه میکنه اونم دست خودش نیستا طبیعت آدمیه
ببین این الان طبیعیه بالاخره اولاش همه حساسن رو هم دیگه ولی به نظرم بعضی چیزارو بشنو و رد شو زیاد نه توضیح بخواه نه توضیح بده، که اینجوری میگم اونجوری میگم و فلان میشه و...
هر موقع هم گفتی داداش و دیدی اومد بازخواستت کنه بگو ایوای انقد گفتم که عادت کردم و تموم. نگو دفه بعد بهش میگم آقا و ...
کم کم عادت میکنه و دیگه هیچوقت از شوهر خواهرت جلوی همسرت تعریف نکن این خط قرمزشونه
تو خودت زیاد پافشاری کنی روی این موضوع اونم حساس تر میشه.
مغرور نیست
شاید تو بد عنوان کردی
بهش بگو برای اینکه بهتر یادبگیریم چیکارکنیم چجوری رفتار کنیم که رابطه مون باهم بهتر بشه کمتر توش چالش و اینا باشه خودت یه مشاور مذهبی خوب کاربلد پیدا کن باهم بریم پیشش بگو بشرطی که انصاف رو رعایت کنی و مشاورش هم واقعا منصف باشه به اسم خدا از خدا سخت تر نگیره یه مشاوری که واقعا انصاف رو رعایت کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز