کافه ای که من و همسرم اکثرا میریم یه دختر خانوم مودب و موجه هست از این دخترایی که کم حرف و اروم و معصومن و منم تو این شهر غریبم و دوستی ندارم ، دختره دو سه سالی فکر کنم ازم کوچیکتر باشه ولی مهربون و خوش اخلاقه ، خلاصه همسر من دید این دختر انقدر ادم سالمیه (با پسرا گرم نمیگیره) و همین که روی پای خودش ایستاده یعنی از اینایی نیست که اویزون پسرا بشه که خرجشو بدن(انقدر زیبا هست که خودم نمیدونم چطوری مجرد و سینگله) خواست با دوست صمیمیش که دنبال دختر خوب میگرده اشناش کنه ، از من خواست و منم با دختره صحبت کردم و شمارشو بهم داد
حالا مشکل اینجاست که اون اقایی که میخواستم با زور همسرم بهش معرفی کنم یه ادم بدردنخوره و مزخرفه به تمام معناس و الان اصلا نمیخوام معرفیشون کنم به هم ولی میخوام با دختره دوست شم و نمیدونم چطوری😓