بعد از نتیجه ازمون جمعه بابام اصلا باهامحرف نزده بهم نگاه نکرده مشاوره ام رو کنسل کرده
مامانم مدام بهم گوشزد میکنه از گذشته تا حال چه اتفاقی افتاده
نمیتونم مغزمو کنترل کنم که این سوالونپرسه :ایا در صورت بی مصرف شدن خانوادم ترک میکنن؟دیگه اهمیتی نخواهم داشت؟
بخوام وضعیتمو بگم هنوز تلاشی برای بهتر شدن اوضاع نکردم از اتاقم زیاد بیرون نمیرم اشتهامو از دست دادم و نمیتونم خوب بخوابم
از نظر ذهنیی ام نمیدونم چطورم نمیدونم ناراحتم بی خیالم چیم
چیزی از الان نمیتونم درک کنم اگه بخوام صحبت کنم هم نمیدونم چی بگم
از کجا شروع شد؟ چرا اینطور شد؟ میتونی بهترش کنی؟
دلم نمیخواد چیزی ازم بپرسن
احساس میکنم دیگه نمیتونم زندگی کنم دلم میخواد دنیا برای یه لحظه ام که شده وایسه
دیگه نمیتونم ادامه بدم فکر کنم
اینکه الان میخوام چه تصمیمی بگیرم نمیدونم
ادامه بدم؟ ندم؟ برم جلو؟ یکم دیگه تلاش کنم؟
احساس خشم ناراحتی سرخوشی خستگی انرژی همشو دارم اما نمیتونم تشخیص بدم