من حدودا ی سال میشه با جاری م قهرم ،یعنی پشت سرم پیش همسرم حرف زد و همسرمم باهاش دعوای بدی کرد،بعد ی بار بهم زنگ زد من جوابشو ندادم .
از اون موقع هم ندیدمش خداروشکر آخه تمام دعواها بخاطر حسادتش بود ،از شب عروسی ما اوج گرفت دیوونه شد .الان من دارم برنامه ریزی میکنم برای ی مهمونی به فامیلای همسرم البته خونه مادر شوهرم،اونم تو ساختمونه، طبق معمول هر دفعه اونجا مهمونی هست هی میگن بزار اونم بگیم ،تا حالا خداروشکر نذاشتم که بگن بیاد ،الان واسه این مهمونی میدونم دوباره پا در میونی میخوان کنن ک اونم بیاد.
شما بودید میگفتید اونم بیاد تو مهمونیتون؟
همه نظرتون رو بهم بگید.