متأسفانه من متوجه شدم اختلال پارانوئیدی دارم
تو مشکلات زود ناامید میشم و خودمو تو سیاهچال میبینم
نسبت به رفتار آدما هم بهشدت حساسم
بارها پیش اومده از حرف و رفتار کسی ناراحت شدم بعدش فهمیدم عمدی نبوده و صرفا از سر حالا بی حواسی یا بی ملاحظگی بوده....
وقتی فک میکنم میبینم ریشه ی این دیدگاه بدبینانه ای که نسبت به مسائل دارم یه درصدش برمیگرده به خانواده ام
یه درصد عظیمش برمیگرده به دوران مدرسه
معلما روی خوش نشون نمیدادن
من واقعا از معلم محبت ندیدم علی الخصوص تو ابتدایی.
اول میخوندیم معلم مون یه خط کش بزرگ داشت همه رو باهاش میزد چه زرنگ چه تنبل واقعا کسی در امان نبود! یعنی اصن قانون و چهارچوبی وجود نداشت که بگی اگر تابع این قوانین باشی در مصونیتی! همیشه ترس از کتک باهامون بود
و اما دانش آموزان
هیچ همدلی ای بین بچه ها وجود نداشت
کسی کتک میخورد، تحقیر میشد، شکست میخورد، نمره بد میگرفت بقیه خوشحال بودن😐💔
من ولی دوس نداشتم اونطور بدجنس باشم
خودمو کنار کشیدم
اما در عوض تاثیری روم گذاشته که هنوزم باهاش درگیرم
بدبینی!
به همه و همه و همه
انگار اگر کسی هم بهم آسیبی نمیزنه فقط به این خاطره که قدرتشو نداره!