قراربودخداکمکم کنه ک یه اتفاقی نیوفته ک بیوفتادمن زیرحرف خیلیاله میشدم خیلی قسمش دادم گفتم خداخودت داری میبینی بی کسموکسم باش نزارزیرحرفاشون نگاهاشون له بشم لب پرتگاهم دستموبگیر😞😞درست خدازدوسط قلبم اخ انقدجیگرم سوخت اون اتفاق افتادمنم چندساللللل یواشکی بایدحالت تهوع معده دردروتحمل کنم تحمل نگاه سنگینشون روندارم اوارمیشن سرم😞😞😞😞