نامزدم ب مادرش طلا خریده بیاین

قريونت ❤️

فدات❤️

تکراری بود نبود؟

خوب چیشد 

اینو که دیروز هم گفتی

خب نگفته دست مامانش باشه یه وقت یه دزدی چیزی ازش بزنه؟ اون می‌خواسته برا مادرش یه کاری بکنه وگرنه اگه قصدش فقط پس انداز بود سکه یا شمش میخرید...شاید هم هنوز زیاد اعتماد بهت نداره می‌ترسه یه روز برا خودت برداری

اره عزیزم نرمالشم همینه

تفاوت سایز دست شما و مادر شوهر ت چقدره

النگو اجرت بالا برداشته یا پایین

در مورد ارث اون تاپیک قفل شده بود 

اشتباه گفتن اون دوستمون 

ارث مادر و پدر مثل هم تقسیم میشه بین اولاد 

تفاوت ی بنا بر جنسیت نیس

اسی اون تاپیک پر بازدید قفل بود 

یه چیزی رو خواستم بهت بگم 

به هیچ عنوان با نامزدت نرو جهاز بخری 

این حق خانواده ات هست دختر بزرگ کردن آرزو دارن جهازشو بخرن 

از طرفی هرچیزی برای جهازت میخری فاکتور رو بنام خودت بگیر 

و اینکه تو فکر میکنی با صد میلیون بدی شوهرت برای آینده ذخیره میکنه 

شوهرت نه هوش اقتصادی داره نه سیاست اداره زندگی مشترک الان میتونست اون پول را طلای آب شده بخره یا سکه بخره بزاره پس انداز بشه 

چطور وقتی نیازش باشه روش میشه به مامانش بگه النگو و از دست در بیار من لازم دارم 

و باعث اعصاب خوردی شما و اختلافات با مادرش شده 

مطمئن باش صد میلیونم بگیره یه گند دیگه میزنه 

الان اگه بابات بگه وام ازدواجتون بده من خودم قسطی برات جهاز بخرم شوهرت میزاره؟ اصلا حق نداره رو وام شما حساب کنه

اصلا مطالب مالی تون را با هم قاطی نکنید نزار رو پولت حساب کنه از اول زندگی رو نده 

بعدم مگه بزرگتر نداری باهاش مشورت کن حرف خانواده تو گوش بده 

خاک بر سرت .. 

بهش میگفتی النگو کارمزد زیاد میگیرن.سکه میگرفت میداد مامانش نکه میداشت ن اینک النگو بگیره بده دست مامانش

میتونی اینو بگی چرا سکه نگرفتی ‌.

بگو بهم اعتماد نداشتی به من ندادی.خواستی این قسمتشو نگو

ولییییی بگو با بابام صحبت کردم میگ هروی جهازشو خودش بگیره بابام قبول نمیکنه

اگ گفت بابات اعتماد نداره بگو منک زنتم بهم اعتماد نداری چ برسه بابام ب تو

فورا نامزدیت رو بهم بزن پسره بشدت بچه ننس و اصلا تو قرار نیست ادم حساب بشی

خودت وامت رو چکار کردی؟ روز اول که وام گرفتید باید میوندید با هم براش برنامه بریزید. تو هم لابد بش نگفتی وامت رو چکار می کنی. الانم به خاطر این نسایل زندگیتو خراب نکن. ولی بدون زن و مرد هر چی دارن باید بیارن وسط بی پنهان کاری و رودرواسی. 

استارتر میخای عوض بشی تاپیک های آرتمیس رو همین اول زندگی بخون

قورتش بده حرفاشو

من ۴۶سالمه هر چی دانایی دارم در هر زمینه ای

رابطه با همسر و دوست و همکار و خانواده ها از حرفای ارتمیسه

نمیدونی چه پطرسی بودم...بدتر از تو...آخرشم شبیه افسرده ها شدم از فداکاری زیاد

شکر خدا خودش اتفاقی آرتمیس رو گذاشت سر راهم تا تغییر کنم و بزرگ بشم...

حرفا

ش واقعا نابه

از الان یه دفترچه بردار حرفای تابش رو یادداشت کن

مرور کن و خیلی زیر پوستی عوض شو تا بقیه گارد نگیرن

حرفاتو بدون غرض و راحت و جدی بگو 

نذار تو دلت بمونه

تاپیک من خودم را دوست دارم

صمیمیت ممنوع

بت خانواده همسر را بشکنید

عقل و بی عقلی...

فقط حرفای آرتمیس رو بخونن...

مطمعن باش خیلی دانایی یاد میگیری...

در مورد تاپیکت

گفتی همسرت با پول خودش برای مادرش طلا خریده مثلاً برای سرمایه...ولی زیر پوستی دنبال کن ببین آخرش چی میشه...

در مورد وام خودت بگو من فکرامو کردم شرایط دوستت خوبه

بریم بخریم با خانوادم و اونا وامش رو میدم ولی منم دوست دارم برای خودم با این پول طلا بخرم سرمایه بشه برام...ببین عکس العملی چیه...

اگه سرمایه لازم داره چه دلیلی هست وام خودشو داده دست مامانش...

الان نزدیکترین کیش تویی نه مادرش...

سعی کن خیلی زیر پوستی از درجه مهربونیت کم کنی و با خودت مهربونت. باشی...معلومه مادرش بهش پیشنهاد داده...و اینکه گفته از قبل داشتم معلومه پنهون کاری می‌کنه...

من انقد از این بلاها سرم اومد ولی آخرش چندین ساله با تاپیک های آرتمیس به جایی رسیدم که دیگه ازم سو استفاده نشه...

بازم میگم فقط پستهای و تاپیک های آرتمیس رو بخونن و تکرار کن و نت بردار

کم کم انقد قوی میشی که راحت حرفت رو میزنی...

حتی با منچتن سازی یه بار پیش مادر شوهرت حرف پیش بکش بگو برای بقیه از آسمون می‌باره برای ما از زمین می‌باره...مثال بزن مثلاً فلان دوستم با پول وام و کمک خانواده همسرش آپارتمان گرفتن یا ماشین

فلانی(همسرت)همکاری نکرد...زن و شوهر نباید راهشون جدا باشه و پنهون کاری کنند...

خلاصه که یه بار به روش بیار یا به روی خواهر شوهرت تا احمق فرصت نکنن

بی ادب نباش اما ضعیف هم نباش تا دیگه تکرار نشه...

به همسرت هم در زمان مناسب تفهیم کن و دلیل بخاه چرا به جای اینکه پس اندازش رو دست تو بکنه دست مادرش کرده و دلیل بخاه

اسمش روشه وام ازدواج وام فرزند آوری مادرش که نبوده...

ولی سعی کن با سیاست عمل کنی

حرفا رو تو دلت نگه ندار کینه بشه...

در زمان مناسب و آروم بگو...

اینم از تاپیک آرتمیس بهت میگم سعی کن زیاد سکوت کنی و کمتر حرف بزنی 

مخصوصا با خانواده همسر

حریمت حفظ میشه

زیادم صمیمی نمیشی

دروغم نمی‌شنوی که ناراحت بشی...

سلام استاتر تاپیکتو قفل کردی گفتم اینجا برات پیام بذارم 

عمرا مادرشوهرت طلاهارو بهت پس بده حتی اگه النگوهارو دربیاره با ناراحتی و آه درمیاره اینو شک نکن چرا؟چون تو گفتی بهش گفتی مبارک باشه طلای جدید خریدی اونم گفته نه داشتم قبلا 

یعنی رسما برای خودش میدونه،  اگه مادرشوهر من بود در صورت این اتفاق میگفت برای توئه عروس برای جهاز اینا خریدم که بعد بفروشم هیچوقت پنهون نمیکرد 

خیلیا راهنماییت کردن دیگه حرف من شاید اضافه باشه ولی من جات باشم سلطیه بازی درمیارم 

تو تازه عروسی باید دستت پر باشه نه مادرشوهرت که 

من دیدم اونایی که همیشه سلیطه بازی درآوردن موفق تر بودن از آدمایی که آرومن و تقریبا هیچی نمیگن 

در هر صورت الان شل بیای تا آخر باید شل بیای گفتم بدونی الان اعتراضی نکنی فردا با شوهرت میرید طلافروشی یه سرویس برمیداره جلو چشمت برای مادرش میبره و میگه نه خانمم مشکلی نداره اینو شک نکن،  هرجوری الان رفتار کنی فردا تو زندگیت تاثیر مستقیم میذاره از منی که چند سال زودتر از تو ازدواج کردم این تجربه رو قبول کن 

و زیر بار این جور مسائل نرو 

بازم فکراتو بکن و حتما ناراحتیتو ابراز کن هرجوریم که میتونی طلاهارو بگیر 

بعضیا دیدم گفتن حالا یه طلا چه ارزشی داره؟ 

اگه ارزش نداره پس نباید برای مادرشوهرتم ارزش داشته باشه دیگه؟ قبول نداری؟  پس خودت بنداز 

باز خودت میدونی امیدوارم تصمیم درست بگیری