چون ناحق مادرت هست پس شوهرت وزندکیت وبچت رو انتخاب کن
باز خوبه شوهرت میذاره مادرت بیاد خونت یعنی خیلی خوبه حالا شمام به حرف شوهرت باش سبکش نکن گفته نرو توهم نرو سعی هم کن مادرت وقتی بیاد بره که شوهرت خونه نباشه که بحثی نشه
اگه شوهرت لج کنه بگه کلا خونم هم نیاد میخوای چکار کنی پس با شوهرت راه بیا زمان حلش میکنه
ولی مستقیم با مادرت صحبت کن بگو شده مادرت اون زمین رو بعد خودش که حالا صد ساله باشه بزنه صلح عمری بدون حق فسخ به شما اینجور هم شما بعدا مالت به خودت وبچت میرسه هم خود مادرت اگه حق خودش میدونه تا زنده هست کسی دست نمیزنه به خونش
میگی زمین بوده ساخته شده پس اندازه ارزش زمین چون خواهر هم داری میتونه برات صلح عمری کنه که در حق خواهربرادرای دیگت ظلم نشه مثلا اگه زمین می ارزه یک دنگ دو دنگ به نامت صلح عمری کنه هم شوهرت دیگه آروم میشه هم خود مادرت میگی سکته کرده باید راضی بشه بگو شوهرم گفته حلال نمیکنم جواب بده تا بترسه
این راه رو اگه مادرت قبول کرد وامد بدون اقلا مادر هست اکرنه دیگه طرفش نباش
بقیه خواهر برادر ها رو هم صدا کنه بگه چون زمین شوهرش بوده این دنگ رو صلح عمری میکنم براش