سلام خانوما!
داستان من از ۱۰ سالگی شروع میشه...!
وقتی که خواهرم تازه ازدواج کرد،شوهرش از همون اوایل شروع کرد به نزدیک شدن بمن،و تهدیدم میکرد که اگه به کسی چیزی بگم زندگی خواهرمو خراب میکنه...!
هستین بقیشو بگم؟؟
لطفا ب کمکتون احتیاج دارم💔!
اره بگو
بگو عزیزم
جانم بگو
مگه میشه!
بگو
😒😒😒😒😒😒😒😒😒🥱
بگو
خدا لعنتش کنه
بگو
بگو!ولی ۸۰درصد امکان داره فیک باشه!بخاطر جریان یوتیوب!
وای بگوو😶
منم بچه بودمو میترسیدم،نمیخاستم زندگیش بهم بریزه خیلی شوهرشو دوست داشت خیلی زیاد!همیشه از خوبیش میگف!
یه روز من خونشون بودمو بی حوصله شوهرش گفت میخای بریم پارک خواهرم گفت شما برید بعدمن با مامان میاییم ما رفتیم راهشو کج کردو منو برد تو اتوبان ی گوشه پارک کرد شروع کرد به دست زدن بمن....
داستانتو گفتی لایک کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز