من یه شهر دیگه دانشجوعم شوهرم یه شهر دیگه سرکاره .من یه صد کیلومتر اونور تر میرم کار میکنم شب میخواستم برگردم خوابگاه پول اسنپ نداشتم بهش زنگ زدم گفت یه دویست بهم بده گفت ندارم هفتاد تومن ته حسابمه اگه نشد بگو از بابام قرض بگیرم سه ساعت بعد پیام داد پول نداشتی بگو برات بریزم که من قبلش از یکی دیگه قرض کردم .الان میگه من هفتاد بیشتر ته حسابم ندارم میدونم تحت فشاره ولی انقد نباید پول نداشته باشه که زنش یه شهر غریب بمونه.بعدم بهم گفت نمیخوام هر روز تو جاده باشی خودمم دیگه نمیرم خطرناکه شب برام
ولی الان سوالمه این چه شوهریه که حاضر نشد پول تاکسی منو بده شب شهر غریب نمونم