خیلی دلم گرفته تو بدترین شرایط زندگیمم نه دوستی نه رفیقی نه آشنایی هیشکی یه پیامم نمیده بگه دردت چیه بخدا انتظار مدارم بیان بشینن پای بدبختیای من فقط دلم ازین میسوزه همیشه تو هر شرایط بد سختشون بودم پای دردلاشون نشستم شده تاچهار صبح باهاشون حرف زدم منت نمیذارم کمترین کاری بوده تونستم انجام بدم انتظار جبرانم ندارم ولی دلم ازین میگیره فقط این روزا خیلی دارم روزای سختیو میگذرونم همه ام خبر دارن واقعا نیاز دارم با یکیشون حرف بزنم یکم حالم بهتر شه به خودم قول دادم این روزام بگذره مشکلاتم حل بشه قسم میخورم هرکدومشون چه زنگ بزنن چه بیان دنبالم حتی جواب سلامشونم نمیدم چون اونا عادت دارن تو خوشیا صدر جدولن ولی الان انگار اصلا منو نمیشناسن