بچه ها من بزودی ۳۴ سالم میشه حالا بااینکه بی بی فیس هستم بازم نمیتونم سنم رو انکار کنم هیچوقت فکر نمیکردم تااین سن مجرد بمونم ...سه سال تو یه رابطه ام که خوب و بد و باهم داره اما خوبیاش بیشتر دیدم سه سال گذشت حرفی از ازدواج نزد بااینکه تلاششو برای نشون دادن دوست داستنش میکنه و منم خیلی دوسشدارم بهش گفتم اصلا به ازدواج فکر میکنه بااینکه پسر احساسی نیست که از سر احساسات جواب بده منتظر بودم بگه فقط دوستیم اما بهم گفت به ازدواج باتو فکر میکنم اما ترسام نمیذارن پاپیش بذارم گفتم از ترسات بگو گفت نمیتونم اون از بچگی پدر مادرش از هم جدا شدن و خودش مسئول مادرشه اما نمیدونم تا کی باید صبر کنم میترسم باز سه سال دیگم صبر کنم باز بگه میترسم ازونور هم فکر نکنم بیرون ازین رابطه براحتی کسی پیدا بشه هم اینقدر دوسش داشته باشم حالم کنارش خوب باشه بلدم باشه وفادار باشه ......
اول یکیو پیدا کن بعد اینو ول کن.
ایشون به احتمال زیاد ازدواجی نیستن.
بگو بشین با ترسات معامله کن
ببین رسما ول معطلی ...
من با یه ادم ۷ سال دوست بودم و به جایی نرسید
حواست باشه!
چنسالشه مادرش
این اشتباهو نکن من ۷ سال با ینفر دوست بودم که همش با گفتن میترسم و نمیتونم و این داستانا همه چیو پیچوند
سه سال برای رابطه
اون هم با توجه به سن شما
زیاد هست
زودتر تکلیفت روشن کن
چه جوری میتونی اینقدر بلاتکلیف باشی
مگر اینکه خودت هم نخوای ازدواج کنی یا بچه دار بشی
اونوقت اشکالی نداره
ولی اگر میخوای ازدواج کنی و بچه دار بشی رک بهش بگو
بگو دیگه سن من رفته بالا و بهتر تکلیفم مشخص بشه
احتمالا به مادرش وابسته است که اگر ازدواجم کنه باز مشکل داریید
احتمالا هم سن شماست یا بیشتر
اگه تا این سن نتونسته با ترساش کنار بیاد احتمالش خیلی زیاده بازم نتونه
مردی که با ترساش نتونه کنار بیاد بغل دست مامانش بشینه بهتره