دوباره یادم افتاد اعصابم خرد شد
داداش من ی دختریو خیلیی دوسش داشت ک دختره نخواست و بهم نرسیدن
وقتی فهمید براش خواستگاری اومده و نامزد کرده اولش انگار ک براش مهم نبود ولی من حالشومیدیدم.گف چه عشقمو دادن رفت..🥺💔
چند وقت پیش عروسیش بود داداشم اومد خونه حوصله نداشت مامانم با ی لحنی ک انگار داره مسخره میکنه گف چیشده؟
شکست عشقی خوردی؟لحنش خیلییی بد بود
دلم میخواس هرچی از دهنم درمیاد ب مامانم بگممم اون لحظه
چرا اینجوریه واقعاا