دوستان بچم بیست ماهشه خیلی کم میخوره کمک لطفاااا

دوبار بالن زدن،دیگه جواب نداد گفتن باید عمل بشه،اونم عمل باز،بستریش کردیم برای عمل،دکترگوارش گفت میخام یه باردیگه بالن بزنم،اول رضایت ندادم چونکه گفتن شاید حین بالن پاره بشه،ولی خداروشکر بازشد،دوباره هم بردم گفتن بازه،حتما یه دکترخوب پیداکن،واینکه مستقیم پیش جراح نبر،من بهترین جراح رو انتخاب کردم،وبه من گفت هرنی هیاتاله،اگه معده بچرخه بچتو ازدست میدی،یعنی هردکتری بردم همینو گفتن😓😓😓فرستاد بیمارستان مفید،قبل عمل مشاوره دکتر گوارش لازم بود که اونجا دکترروزرخ به دکتر دارا ارجاع داد،واین شد که به بطف دکتر دارا قفسه سینه بچم چاک نخورد،شایدم معجزه بود.یعنی هردفعه که لباسشو عوض میکنم میگم خدایاشکرت!امیدوارم مشکل بچه شمام با یه نگاه خدا حل بشه،ولی حتما بهترین متخصص ببرین 

اخه لاغری ماخانوادگی ژن لاغری داریم ولی نخوردن بحثش جداست

چیزای مضر که اصلا نمیتونم بهش بدم وهیچوقت ندادم،ولی اینیکه شما میگین امتحان کردم،ندادم یاحتی دم دست گذاشتم وکاریش نداشتم،بعدنمیخوره نمیخوره تاوقتی که گشنه میشه،دراون صورت دیگه خودمم بکشم فقط شیرمیخاد وهیچی نمیخوره،بابچه من باشه هیچی نمیخوره فقط صبح تاشب شیرمنو میخاد

ایشالله که حل میشه عزیزم،میفهمم حال وروزتو!امیدوارم هیچ بچه ای هیچ جای دنیا مریض نباشه وهیچوقت خداادمو بابچش امتحان نکنه،برای شما هم مری بالون زدن؟

ایشالله که این مشکلش به مرور زمان وبالارفتن سن حل شده،ایشالله

منم بیمارستان بودم غصه خودم یه طرف بقیه هم یه طرف!به این چیزا فکر نکن،به چیزای قشنگ فکر کن،اینکه یه روزی لباس تنش کنی ببریش مدرسه،ببریش پارک،به چیزای خوب فکر کن،چندوقتشه بچتون؟

دخترا فرشته ان واقعا،وآدم واقعا عاشقشون میشه،ایشالله که حل میشه،من موقعی که رفتم بیمارستان به همه چی فککردم وقتی داشتم وسیله میبستم،واینکه واقعا واقعاواقعا خیلی خیلی عاشق دخترمم.تنهاامیدم دعاهای بقیه بود،یعنی ازهمممممهههه خاستم برام دعا کنن،ومطمئنم من دخترمو ازدعاهای بقیه دارم،یعنی من بیمارستان بودم کلی دعا پشت سرم بود،ادمای اطرافت که میدونی دعاهاشون پیش خدا ارزش داره بگو برات دعاکنن،پدر مادر عمه هرکسیییی که فکر میکنی عزیزه

واینکه الان مشکل بچت حل شده دیگه وقتی دارو هم لازمنداره،رگ سرش هم حتما دکتراحتمال داده بابالا فتن سنش احتمال داره درست بشه وگرنه بهتون میگفت ببرین عمل واینا

راستشو بخای منم مثل شمام،این حس ازدست دادن بخاطر استرسایی هست که بهمون وارد شده،من هنوزم شباکه میخابم بیمارستانم وپشت در اتاق عمل!امیدوارم که درست بشه