دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان،اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام گیرد.
حالا ک فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم، دختری لاغرو قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند
یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم اسمش را بگذرارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم"را نکند.آدم برای دختری با موهای طلایی جز "گندم" چه اسمی میتواند بگذارد .معلوم است "خورشید"!
اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح ک چشمهایش را باز میکند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده "شادی " را بیدار کرده و به "نسترن " رسیده
دلم میخواد در حیاط خانه ام "ترانه"بخواند و "بهار "برقصد ."نگارم " خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم ک روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده ام
دلم چقدر دختر میخواهد ، روزهایم بی "سحر" و شبهایم بی "مهتاب" آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست.
تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم"تا درد دلهایم را برایش بگویم
"رویا" میخواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم
دلم میخواهد یک دختر داشته باشم ، دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم.
هیچ اسمی توصیفش نکند همه چیز باشد و هیچ نباشد از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود ، رهای رها باشد!