البته این ماجرا که تعریف میکنم برای سال پیشه ،من یه دختر مجرد ۲۵ ساله بودم تو یه اداره دولتی مشغول بودم و بعد چند ماه یه پسر مجرد متولد تقریبا ۶۴ آوردن اونجا واسه کارتو همون نگاه اول خیلی بهم زل زده بود و..چند وقتی که گذشت یکی از آشناهامون (یه آقا)گفت ما نشسته بودیم تو. ساندویچی این پسره همکار جدیدت اومد درمورد تو. پرس و جو کرد گفت خانم فلانی چطور دختری هستش؟؟بعد از صحبتهای خودهمون همکارم متوجه شدم خیلی جاها درمورد من پرس و جو میکرده ،بنظرتون منظورش چی بوده ؟؟یعنی بنظرتون قصد ازدواج داشته کلا تو اداره هم وقتی باهمکارای مرد و مجرد صحبت میکردم میدیم این پشت در فالگوش وایستاده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میگن فحشو بنداز وسط صاحبش خودش برمیداره حکایت شماهاس
چه دل پرکینه و عقده ای داری گلم چقدر پرخاشگرو عصبی و بی ادبی ،بنظرم برای یک خانم زشته ک نظراتشو اینجوری مطرح کنه شخصیتت خودت رو نشون میدی ،ممنون میشم تو تاپیک من چیزی ننویسید
خوب می شد اگر بعضی خانم ها به جای مانتوی تنگ کمی هم به فکر قبر تنگ بودند!حجاب يعنى یک زن بداند که چه بپوشد،کجا بپوشد، و برای که بپوشدولی امروزه کسانیکه این را نمیدانندبه کسانیکه این را میدانند، عقب مانده میگویند.