اخر این قمار جان مرا میبازد
قصه میبافد نگاهم با کلافی از خیال
میروم تا همه ی عمر به خود تکیه کنم
که جهان شود نگارستان نگار من یکیست
هر چه در خیال بگنجد واقع است
اینام قشنگن بنظرم
برآید از دلِ ظلمت، شبی آخر طلوعِ ما...
خودت باش جهان اصالت را می ستاید🧡(: ️
این شعر قشنگه ببین از یه بیتش خوشت اومد بزار
مپرس شادی من حاصل از کدام غم است
که پشت پرده ي عالم هزار زیر و بم است
زيان اگر همه ي سود آدم از هستي ست
جدال خلق چرا بر سر زياد و كم است
اگر به ملک رسیدی جفا مکن به کسی
که آنچه کاخ تو را خاک میکند ستم است
خبر نداشتن از حال من بهانه ي توست
بهانه ي همه ظالمان شبیه هم است
کسی بدون تو باور نکرده است مرا
که با تو نسبت من چون دروغ با قسم است
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصله ي ما هنوز یک قدم است
« اگه همه جا تاریک بود دوباره بنگر، شاید نور خودت باشی..️ »
کم مَبین خود را، که از بسیار هم بیشی🕊️🤍✨
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز