یه دیالوگ غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ... موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل سایه تاریک زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد . و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ... کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ....
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ولی من کنترل پدال توی دور ی فرمونه ندارم یا گازو ول میکنم یا زیاد
جلسه چندمی عزیزم
باید تمرین کنی ک پاهات عادت کنن به گاز و کلاچ
یه دیالوگ غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ... موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل سایه تاریک زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد . و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ... کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ....
جلسه چهارم رفتم اما هیچ تجربه از ماشین نداشتم حتی استارت بلد نبودم
اها برای همونه سعی کن غیر از جلسات اموزشیت با یکی ک میدونی بهت استرس نمیده بری تمرین کنی
باید خیلی تمرین کنی پاهات نرم شه
کفش مناسبم بپوش خیلی بهت کمک میکنه
یه دیالوگ غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ... موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل سایه تاریک زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد . و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ... کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ....
درخواست دادم قبول کن تا اونجا ایدیم رو بفرستم برات
درخاستت نمیبینم
یه دیالوگ غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ... موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل سایه تاریک زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد . و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ... کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ....