2777
2789
عنوان

بابام داره میاد منو بزنه مامانم هم از خونه فرار کرد😔💔

| مشاهده متن کامل بحث + 5777 بازدید | 180 پست

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

2803

چقدر پدرت بی فکره، به جای تحقیق از عروس و خانواده اش، از تو و مادرت طلبکاره.

وقتی خانواده همسرم اومدن خواستگاری، بعدش مامانم و خواهر بزرگم و شوهرش رفتن خونه داماد ، برای دیدن زندگی و رفتار و ....

خواهرم اومد گفت، مادرش و دو تا خواهراش نیم ساعت فقط نگاه کردن و میوه تعارف نکردن تا اخر خود شوهرم تعارف کرده بودش.

اونموقع تو دلم گفتم، خواهرمم دنبال قاتل بروسلی، الان بعد ده سال هنوزم برم خونشون، مادرشوهرم میوه رو میاره میزاره وسط، خودش شروع میکنه به خوردن یه بار تعارف من نمیکنه، منم فقط نگاه میکنم، فقط تو خانوادشون پدرشوهرم متوجه میشه و تعارفم میکنه، منم اونموقع برمیدارم.

اگر پدرشوهرم نباشه، اصلا تعارف نمیکنن. الان میفهمم ، خواهر بنده خدام چی میگفت

ببخشید خندم گرفت چه بانمکین😄

مامانتو بگو تو رو گذاشته در رفته

 زنی را می شناسم من که شعرش بوی غم دارد ولی می خندد و گويد که دنيا پيچ و خم داردزنی با تار تنهايی لباس تور می بافد زنی در کنج تاريکی نماز نور می خواند
وا بابات دیونه اس یا میخواد دختر مردم رو بکشه یا دختر خودشو 😐

دخترخودشو

حالا فرداک وارد زندگی شدن همین پدرو پسر ب غلط کردن میوفتن ک دیگه دیره 

چقدر خوبه انسانهاموقع ازدواج دروغی درکارشون نباشه

عجیب تر از خانواده دختره شما ها هستید بسیار فرهگتون پایین ک بابات حرمت مامانت نگه نمیداره داداشت بی ادب همون بهتر ک زن نگیره مامانتم کاش خانم ضعیف نفس نبود ک اجازه بده هر کسی تاکید می‌کنم هر کسی حتی شوهر شعور خودش بیاره پایین داداشت یکم حرمت نگه داره بد نیست بگو بهش خلایق هر چی لایق بزار بره دختره بگیره بدبخت بشه تا بفهمه خانواده مهم تر کاش پدرت پخته تر با شعور تر برخورد میکرد صحبت یک عمر زندگی خاله بازی ک نیست مردی ک حرمت زنش بخاطر بچه بیاره پایین مرد نیست نر تمام 

خلاصه داستان اینه ک داداش اسی یکیو میخواسته اینا با مامانش رفتن دختره رو دیدن خوششون نیومده ازش مامانشم به داداشش گفته ک اسی رفته اونجا و اینو دیده و بنظرش خوب نبودن داداششم عصبی شده و باباشم فهمیده میخواد بیاد از خونه بیرونشون کنه مامانشم رفته خونه همسایه قایم شده

به هرچیزی که آسیبی زنی آن چیز جان گیرد..🕊️
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792