یکی از فامیلامون ده دوازده سال با یه دختره دوست بود و همخونه بودن مثه زن و شوهر. دختره صدشو براش گذاشته سالها با خیانتاش کنار اومد و هی قهر کرد رفت باز برگشت خ دوسش داشت پسره هم اونو دوس داشت ولی با بقیه هم میپرید دیگه بعد این همه سال دختره گیر داد که باید ازدواج کنیم پسره اول قبول کرد و به خانوادش گفت باز نمیدونم چی شد پشیمون شد به نظرتون اون دختر گناه نداشت؟ پسره کارما یقه اش رو میگیره یا دختره هم مقصر بود؟ من میگم دختره نباید انقد خودش رو دراختیارش میذاشت. از نظر تیپ و قیافه هم در یه حدن و دوتاشون خوبن
دختره حقشه تو خوده خارج هم این روابط قفله
هردو اشتباه میکردن در هر صورت باید هردو همونقدر که طرف مقابل بهشون احترام می‌ذاره احترام بذارن
دخترک بی فکر بوده و پسره ابله
پسر وقتی یک چیزی مفتی بهشون میدی قدرشو نمیدونن
برای همین سنت ازدواج و خانواده و آشنایی وجود داره که پسر تلاش کنه و قدر بدونه
اعتقادی به ازدواج سفید ندارم
دختره خودش انتخاب کرده و زورش نکردن
من ک میگم دختره حقشه کارمارو ول کن
کار دختره اشتباه بودخ
تقصیر دختره ک خودشو حقیر کرده با همخونه شدن .
تا زمانی ک زنا برا خودشون ارزش قائل نشن هیچ مردی ارزششون رو نمیدونه!
هر چ با هر ک کنی برتو همان میگذرد
دختری که خودشو مفت در اختیار پسر میده واینقدر خودشو کوچیک میکرده حقشه
منتظر کارما مارما نباشه چون خودکرده را تدبیر نیست
پسره ازدواجی بود از همون یکی دوسال اول میگرفتش
تغییر دخترس زودتر تکلیف خوپشو مشخص نکرد
همسر منم ازدواجی نبود من باهاش کات کردم اومد جلو اگرنه تا ده سال دوست بودیم همینجوری ادامه میداد
هرچیزی ی وقتی داره قرار نیست چون دوسش داره همه چیرو در اختیارش بذاره دختره هم گناه کرده
نمیشه گفت کسی مقصره،دختر نباید امید به ازدواج با کسیو داشته باشه که همزمان با چند نفر دیگه ام هست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز