2777
2789
عنوان

ب پسره گفتم اگه ازدواج کنم میای عروسیم🥴الانم قهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 567 بازدید | 61 پست
خب کات کن وقتی برات جدی نیست .البته من حس میکنم ظما بهش علاقه مند شدی

اره خیلی دوسش دارم🥲

ولی اگه اون دوسم نداشته باشه ولش میکنم

الان حس میکنم دوسم نداره

ببین منم قصد ازدواج نداشتم و ندارم ولی بهم برخورده ک این آقا اینجوری صحبت کردهانگار دوست دارم ک اون ...

اگه آدم اهل ازدواجی هستی بودن با کسی که قصد ازدواج نداره اشتباست، نه اینکه حتما باید ازدواج کنید ولی روی کاغذ باید بشه

اینطوری هم نمیشه گفت من نمیخوام ازدواج کنم پس اوکیه

6 ماه بعد از ارتباط هیچ کس نمیدونه وابستگی و دلبستگیش تا کجا پیش میره پس عقل شرط میکنه همینطوری نری تو ارتباطی که از اول مشخصه نمیشه رابطه تبعات داره


بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چون باهاش تو ارتباطم الان

ببین این آقا بیشتر شما رو تو آب نمک گذاشته بر اساس سنی که گفتین 

به نظرم شما خیلی ملایم حالا که بحثش پیش آمده اگه جوابت بهش مثبت بیاد خواستگاری اگه جوابت منفی اصلا بحث پیش نکش

بگو خوب شد حرفش پیش امد الان به یک اشنایی از هم رسیدیم   به  نظرم برای رابطمون یک. تصمیم بگیریم 

اگه گفت چه تصمیمی 

بگو یا رابطمون جدی و علنی کنیم پیش خانواده ها یا ......

اگه گفت یا چی ؟ 

بگو  دیگه بهتر هرکی بره به زندگی خودش برسه 

حالا ک اینکارو کردم چیکار کنم دقیقا؟!

مشخصه روی شما فاز ازدواج نداره عزیز

حالا تصمیم با خودته اگه بهت برخورده و نمیتونی تحمل کنی جدا شو 

اگه دلشو نداری بمون 

ولی با چشم باز ایشون شما رو به عنوان همسر نمیخواد

ببین این آقا بیشتر شما رو تو آب نمک گذاشته بر اساس سنی که گفتین به نظرم شما خیلی ملایم حالا که بحثش ...

نمیتونم اینجوری بگم ما قصدمون اشنایی برای ازدواج نبود دقیقا گفتیم تا وقتی تنهاییم با هم میمونیم

من هیچی نمیتونم بگم که بیا خواستگاریم

چون میترسم نخاد و من سنگ رویخ بشم

از طرفی خودمم امادگی ازدواج ندارم

اما خودازاری و مرض دارم دلم میخاد اون ب ازدواج بامن فک کنه

نمیتونم اینجوری بگم ما قصدمون اشنایی برای ازدواج نبود دقیقا گفتیم تا وقتی تنهاییم با هم میمونیممن هی ...

اگه دوست داری جذبت بشه باید خودتو مشغول نشون بدی که اگه اون نباشه دنیایی تو هم تموم نمیشه 

اینجوری نباشه که خودت براش طاقچه بالا بزاری ها این اصلا جواب نیست خودتم جلو اون بالا نگیر ولی مشغول نشون بده ولی استوری بزار یکم فاصله بگیر اینجوری شاید یک تکونی به خودش داد.

باید خودت یکم غیر قابل دسترس کنی براش تا حس از دست دادن بهت داشته باشه

یعنی الان ازت خواستگاری کنه قبول نمیکنی؟

خب ببین من خیلی دوسش دارم و حتما بهش فک میکنم اگه این اتفاق بیفته باید باهم راجع ب ازدواج صحبت کنیم و شرط و شروط بذاریم اگه ب توافق برسیم قبول میکنم....ولی اون انگار منو نمیخاد و دوست داشتنی ک ازش حرف میزنه کشکه

اگه دوست داری جذبت بشه باید خودتو مشغول نشون بدی که اگه اون نباشه دنیایی تو هم تموم نمیشه اینجوری نب ...

من نیازی نیست خودمو مشغول نشون بدم چون واقعا مشغول هستم

و همیشه بهش فهموندم ک میتونم رابطه با ادمارو راحت تموم کنم.....

اینارو میدونه

اما الان چجوری رفتار کنم ‌.بروی خودم نیارم.یا قهرمو ادامه بدم امروز ک پیام داد.یا کلا کات کنم؟

خب ببین من خیلی دوسش دارم و حتما بهش فک میکنم اگه این اتفاق بیفته باید باهم راجع ب ازدواج صحبت کنیم ...

ولی بالا گفتی الان امادگی ازدواج ندارم.حس میکنم از پذیرش یک موضوع فرار میکنی.اگر رابطه ات باهاش جدیه برات ولی برای اون نیست نباید ادامه بدی ولی اگه برات مهم نیست میتونی ادامه بدی

ولی بالا گفتی الان امادگی ازدواج ندارم.حس میکنم از پذیرش یک موضوع فرار میکنی.اگر رابطه ات باهاش جدیه ...

از پذیرش اینکه چون جدا شدم اون منو نمیخاد فرار میکنم.....

حق داره بنظرم 😔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز