من چی بگم که پسر جاریم پسرمنو تو کوچه مثل سگ کتک زده تا جایی که کشونده بود رو زمین از خرخرش گرفته بود پاشو گذاشته بود روسینش پسرجاری کلاس هشتم پسر من کلاس ششمه بعد پسرم زورش نرسیده بود از خودش دفاع کنه کوچه هم پر بچه بوده بهش دوتا فحش داده بود کار به جایی رسید که پسرمو بردیم بیمارستان فکرشو بکن جاریم اینا نیومدن یه حالی بپرسن یا عذر خواهی کنن عوضش فرداش برادر شوهرمو فرستاده بود میگفت به چه حقی پسرتون فحش داده
ماهم همسایه ایم
شوهرم بهیچ عنوان نمیاد بریم از اینجا.از رفتارای ایناخسته شدم
دیروز بهش پیام دادم
نوشتم هرکسی طبق سلیقه و نیاز خودش خرید میکنه
من خوشم نمیاد چیزی شبیه من کسی بخره
از کپی پیست خوشم نمیاد
دوست دارم سلیقم تک باشه
بعدنوشته تو به چیزای چرت فکرمیکنی
وقتی خودش اخلاق بیمارگونه داره
بمن میگه چرت میگی
من بخاطر اخلاقای مزخرفش چند دفعه براش پیام دادم ولی اون خیلی عصبانی میشه سریع هم میره میگه به مادرشوهر پدرشوهرم و بقیه
یاد جاری بزرگه افتادم اونم اینطوری ولی حسادت نه اینکه بره مثل ما بخره ها ی چیز گرون تر میخره بعد جاری کوچیکه بیشتر لج اون چیزی بخره اینقدر میزنه توسر مال بنده خدا زده میشه ازش اینقدر اجازه دخالت داده بهش که واسه کچیک تمرین چیز دخالت میکرد تا اینکه ی بار همه نشسته بودن خواستن برادر شوهر ماشین عوض کنه جاری بزرگه برادر شوهرم شروع کردن نه نخر فلان زنش منفجر شد گفت ما می‌خوایم عوض کنیم شما همیشه عوض میکنید میخرید میپوشید مگه من شوهرم چیزی میگیم دیگه ازروز این جاری شوهرش حرف نزدن اینم بگم اینا تو ی ساختمون نیستن جدا از هم زندگی میکنن بحث جاری ها چشم بهم چشمی همه جا هست
نباید میگفتی...گفتی هم رودرو میگفتی نه پیامی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز