باور کنید دلم نمیخوادباهمسرم زندگی کنم فقط به خاطر مادرش
تنفردارم ازش
نمیخوام ریخت مادرشو ببینم
نفرت فقط به خودت اسیب میزنه
ما خونه مادرش نمیریم ولی بعضی وقتا خونه مادربزرگ همسرم مادزشومیبینیم من حتی حاضر نیستم اونجام ببینمش دیگ خونه مادربزرگم نمیخوام برم اینو می‌خوام به همسرم بگم چون ازارمیبینم کرموخانم
هیییی خدا لعنتشون کنه بعد وقتی میمیرن عزیز میشن لنگشون تو دنیا نیست منم مادرشوهر خواهر شوهر افعی دارم باهام خوب نیستن بعد براین فک میکنم که ی روزی بمیرن برم برای اونا گریه کنم بعد شوهرم بگه با مادرم خوب نبودی اینا چون مرده عزیز بشه دیونه میشم نمی‌دونم چکارکنم
تحمل این موجودات سخته
دقیقا بگو بدی ها و رفتاراش چجوریه میخام ببینم ینی تو دنیا حرومزاده و دگوری تر از مادر شوهر من وجود داره یا نه بعید میدونم باشه
دارم گریه میکنم و آرزوی بدبختیش
امیدوارم بمیره زودتر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز