من یه مدت کوتاهیه عروسی کردم، قبلا و قتی عقد بودم یاد گذشتم ک میوفتادم یاد همه سختی ها و بدبختی هام ک میوفتادم یه دل سیر گریه میکردم، از وقتی عروسی کردم دیگه نمیتونم اینکارو بکنم، همسرم عصبانی میشه ببینه چشمام پف کرده یا قرمز شده، دلم انقدر گرفته انقدر سینم سنگینی میکنه نمیدونم این ناراحتی هارو کجا خالی کنم از صبح تا بعد ازظهر هم که همش سرکارم، فقط ذهنم مشغوله و درگیره همه ناراحتی هایی ک مثل بختک افتادن رو سینم.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم هر انسانی یه جور خودش رو خالی میکنه از احساسات بد ،
روش شما گریه س
میتونی تو حموم گریه کنی بعد که اومدی بیرون بگی کفی ، شامپو ای چیزی رفته تو چشمت
و زیادم مشخص نیست
چند توصیه کوتاه اما کاربردی : کد ملی تو حفظ باش ، مسواک بزن ، سرزده جایی نرو ، درستو بخون ، با آدم پاچه پاره بحث نکن ، کتاب بخون ، ورزش کن ، تو کار کسی دخالت نکن ، سعی کن برای خودت درآمد داشته باشی ،و در آخر بجای اینکه از پیشرفت بقیه ناراحت بشی خودتو ارتقا بده ، اینجوری حال خودتم خیلی بهتره (#تضیمنی)