شلوغه ی اتاق داره
ک برا شش نفره
الآنم سه تا خواهرام لباس ریختن دور ور خونه پر لباس کاغذ اشغال مامانم هم بهش میگم بیا با هم مرتب کنیم میگه حوصله ندارم من دوتا امتحان سخت دارم شنبه هیچی بلد نیستم امتحان من پودمانی اگر بیفتم شهریور
آشپز خونه هم همینجوری کثیف بازار شام
پنج روز شده آشپز خونه جارو نکرده اگ من جارو نکنم جارو نمیکنه
ی اتاق داریم اون انباری کردن همه وسایل مثل تخت و خرت پرت تا ریختن دوتا فرش کهنه توش داره بخاری قدیمی
حالا جالبیش اینجا س همه لباس پرت میکنم جا لحافتی آخه کند لباس نداریم بخدا من تمرکز ندارم درس بخونم رو بروم شلوغ کثیف پر اشغال لباس چیکار کنم توقع دارن من با این امتحانا پاشم مرتب کنم باز دو روز بعد همون اش همون کاسه
