2777
2789

رادین

فقط 5 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

22 اردیبهشت 1403 خدا بهم یه هدیه ی خیلی قشنگ داد 😍 اون هدیه قشنگ تو بودی پسر قشنگم ♥️الهی مامان قربون اون تکون خوردنات بره 🙂تو دلی مامان ، منو بابا لحظه شماری میکنیم که بغلت کنیم ، بوت کنیم 🥺 فرشته کوچولوی من می‌دونم تو خیلی زیبایی اصلا همه‌ی آفریده های خدا قشنگن 🥰این دنیایی که قراره پاهای کوچولوتو توش بزاری و زندگی مامان و بابا رو از این رو ب این رو کنی و پر نور کنی  ، خیلی قشنگه قول بده اومدی نزاری شرایط روت تاثیر بذاره شاید بعضی ها ناامیدت کنن ولی تو مطمئم که چیزی به جز زیبایی نمی‌بینی 😍قسمت همه‌ی منتظرا انشا الله 💚🙂خدایا ب حق پاکی خودت دامن همه‌ی منتظرا سبز کن 💚😍😍

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



رادین

مهرداد

رایان


در خودش پیروزے را دیده بود                                                                         براے همین اصرار بہ بازے داشت.             قانون گردباد بود روزگار/// جز خار و خس زمانہ بہ بالا نمےبرد

شادمهر

کیانمهر

راستین

رادین


روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792