زن بابام تصادف کرده خواهرم زنگ زده بود سر شب اینارو گفت و نفرینم کرد😐

بعد من همون شب گوشت و مرغ خریدم بردم درو زدم باز نکردن و میدونم کار اون خواهرمه ک طلاق گرفته چون قبلا هم زن بابام باز میکرد الان دیگه زن بابام نمیتونه بلند بشه این درو باز نمیکنه اونیکی خواهر دیگم ک شهر دیگس زنگ زده نفرین میکنه میگه شما برای مامان من گوشت و مرغ نخریدید ببرید منم گفتم خب من وقتی بردم درو باز نکردن پرواز کنم گوشت و مرغ رو بزارم تو‌خونش؟ من وظیفم بود بخرم ببرم اونا باز نکردن من چی کنم میگه خب اونا باز نکردن میدادی بابام ببره باز کنن😐

بعدم نفرین و اه و ناله ک اره خوش خوشان شمام تموم میشه مادر من ویشب نصفه شب حالش بد شده فلانی رفته قرص بخره گفتم من بغل خونم داروخونس زنگ میزدید میگرفتن با تاکسی میفرستادم گفت ما عادت نداریم نصفه شب به این و اون زنگ بزنیم

اخرشم اه و ناله و نفرین و قعط کرد منم بلاکش کردم.... 

من خدم خیلی نگران زن بابام هستم ولی وقتی درو باز نکردن چیکار کنم؟ حتی نیم ساعت قبلش زنگ زد بابام گفتن هستن بعد درو باز نکردن

دقیقا خیلی ادمای سمی هستن من هیچوقت باهاشون بد رفتار نکردم حداقل بنظر خدم حتی روزی ک مهمون داشتن من روز قبلش گفتم گوشت دارید؟ مرغ دارید؟ صبحش زنگ زدم به هردو گفتم کمک نمیخواید؟ گفتن نه ظهرش زنگ زدن بابام گفتن ما هیچی نداریم واشه ناهار مهمون اومده برو کباب بخر ۱ ملیون و خوردی پول کباب شد همون ۱ تومن میشد بهترین گوشت رو بخرن خدم اصن درست میکردم🤐

زن بابام و پدرم جدا زندگی میکنن ولی طلاق نگرفتن 

مادرم و پدرم طلاق گرفتن تو یه ساختمون در واحد های جدا زندگی میکنن 

پدرم قصد ازدواج مجدد داره 

شاید بنظرتون عجیب باشه ولی واقعی هست با تایپیک فیک به من چی میرسه؟....

فقط میتونم بگم خداروشکر ک هم پدرم هم زن بابام شناختن منو میدونن ک اهل این بحث کردنا نیستم.... 

به بابام همون موقع گفتم گف کلا بلاکش کن 

مرسی ک تو تایپیکم شرکت کردی🥲🤍

خیلی دوس دارم دارم زنگ بزنم ولی خدش گوشی نداره سن بالا هست و یه گوشی داره ک دائم دست دخترشه و نمیده بهش درم ک باز نمیکنن همه بچه هاشم ک مخالف من هستن خیلی دلم میخواد بهش سر بزنم ولی درم ک باز نمیکنن🥲💔

دعا کن زودتر خوب بشه منم بتونم ببینمش🥺