همين اول بسم الله خسته شده نامزدي رو بهم بزنين كه خيلي بهتره حالا چرا به جاي رفتار درست و عاقلانه زنگ ميزنه به شماها خبر ميده
داداش منم دوسال با دختري تو ارتباط بود و قرار ازدواج داشتن خواستگاري رو هم رفتيم و داشتيم آماده ي مراسم بله برون ميشديم كه داداشم بهم زد ما حتي نميدونستيم چرا من با دختره كه صحبت كردم گفت من حق دارم وقتي خونه بابام ٢٠٦ سوارشدم ماشين مدل بالاتري رو برام بخره و اينكه لباس عروسم از فلان جا بياد و …. برادرمن توانايي انجام اينكارارو داشت شايد اگر اون دختر متوقع نبود بيشترشم براش انجام ميداد
كاربران عزيز چرا انقدر سريع با عروس همزادپنداري ميكنين😁 دخالت وقتي نميشه كرد كه خود داداشش مشكلي نداشته باشه اگه به ما خانما باشه كلا پسر از روزي كه اومد خواستگاري ديگه خانواده اي نداره حتي مشورتم نكنه باهاشون
اینم گیر داده که ماشین داداشم باید عوض بشه انگار پول علف خرسه یکارایی میکنه داداشم میگه دوسش دارم ولی ازش خسته شدم اینا قبلا باهم بودن داداشم میگه قبلا می‌گفت من هیچی نمیخام فقط بیا خواستگاری یه خلیفه میخام الان این ادا در میاره
نه اون ماشين رو براي خودش ميخواست داداشم ماشين داشت😁
با برادرت صحبت كن بگو قرارنيست از الان هرچيزي كه ميشه زنگ بزني به ما گله و شكايت زنت و كني اگر نميتوني قبول كني خواسته هاشو الان يه فكري بكن چون اين زن بياد تو زندگي بيشتر از اينارو هم ميخواد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز