2777
2789

بخانش این بود مختلطه گفتم شاید ( بابات ) خوشش نیاد 

بعد می‌گفت عموهای دیگم اومدن فقط کادو دادن و رفتن در صورتی ک اینجمری نبودن عکس زن عموهامو دیده بودم توی عروسی ک چیتان پیتان کرده بودن 

بعد ما عین احمق ها رفتیم غذاهای عروسی رو بهمون دادن گفت میایم به طور مخصوص برای شیرینی این چیزا خونتون 

مامانمم گفت نه بابا نمی‌خواد زحمت بیوفتین روضه داریم بیاین 

کلا خانواده ی عمم و دوماداش پولدارن بعد مامانم میگه خوارهمم دعوت نکردن حتما چون طلاق داده بوده

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خواهر شما یا خواهر  مامانتون؟

هر چه دلم خواست همان میشودچون از خدای مهربونم میخوام.خدایی ک از رگ گردن نزدیکتره.خدایی ک از پدر و مادر مهربونتره.خدایی ک از همه کس و همه چیز قدرتمندتره
خواهر خودم جدا شده

اگر بخاطر این موصوع دعوت نکرده باشن ک خیلی کوته فکرن

هر چه دلم خواست همان میشودچون از خدای مهربونم میخوام.خدایی ک از رگ گردن نزدیکتره.خدایی ک از پدر و مادر مهربونتره.خدایی ک از همه کس و همه چیز قدرتمندتره
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز