با شوهرم وقتی دوست بودم میرفتیم بیرون میگفت بیا بریم رستوران من میگفتم بریم ساندویجی
گفتم پول بمانه برای نامزدی و جهیزیه
اون موقع رفتیم خرید مول نبود وسیله زیاد بخرم ولی انقدر دست دادیم ب دست همو جم کردیم ک الان ماشاالله همه چیز داریم و ی دونه گل پسرم تو راهی داریم