برای پسرش چهار سال هست بترین استاد پروازی بهترین خرج ها
سهمیه 25 درصد حتی پرستاری نیاورده
زنگ می زنه به داداش من می گه بابای تو سهمیه کاری داشته که داداش قبول شده داداش تو فلان مشاور داشته
این زن خیلی حسوده خیلی خیلی حسود پسرش از سال کنکور من با همراه هست هنوز پشت کنکوره سال کنکور مادر من می گفت می تونی فلان کتاب بدی به دختر من یا مشاور دخترت چیه؟ به مادرم گفت بود پسرم پزشکی قبول شد بعد نتایج به دخترت می گم مادر منم گفت بعد نتایج به چه درد من می خوره
خداشاهده اذیت کرد زیاد اذیتمون کرد مادر من شیمی درمان می شد اون زن زنگ می زد به ما فخر می فروخت پسر من پزشکه عروسمم باید پزشک باشه
حالا پسرش پایین تر رشته پیرا رو هم نیاورده با اون همه خرج و درصد
ما سهمیه نداشتیم
ما سهمیه نداشتیم
زورش گرفته داداش من قبول شده می گه برادر من سهمیه داشته
به جان خودم ما سهمیه نداشتیم