شوهر منم قبلا ک بچه نداشتیم شب جامونو مینداختم جفت هم
نصف شب بیدار میشدم میدیم اون بالشتشو برده اونور تر ازم دور میشد خیلی ناراحت میشدم
اما الان اصلا برام مهم نیس
دیشب یادم افتاد ب تلافی اون کاراش
بهش گفتم تو برو تو اتاق بخاب من راحت نیستم وقتی میای پیش من و بچه میخابی🤣عمدا گفتم ک بسوزونمش
ناراحت شد گفت چیی؟ برم تو اتاق ؟ انتظار نداشت ولی دلم خنک شد
گفتم آره 🦦برو تو اتاق اونم گفت نمیرم