2777
2789
عنوان

به نظر شما چی بگم به این ادم

40 بازدید | 5 پست

من بخاطر کاری اومدم بندر 

از طرف شرکت برام خونه گرفتن. دوستم که فهمیده من اینجام و خونه برام گرفتن. گفت تا کی بندری گفتم تا اخر برج 

گفت پس چقد خوب. من و دو تا از دوستام میخواستیم بریم قشم. میرن اونجا جنس میخرن. 

ولی فکر خونه و جا بودیم. میایم این چند روز پیش تو . گفتم نمیشه شرکت خونه رو گرفته. گفت نمیفهمن که. گفتم یکی از همکارام اومده بندر. اگر یهو شما رو ببینه بد میشه‌ . فردا فک میکنن سواستفاده کردم‌ . هی گفت هی گفت. بعدش گفتم من صبح تا عصر شرکتم . عصرم میام نمیتونم مهمونداری کنم. گفت بابا سخت نگیر ما خودمون میپزیم میخوریم. هر چی گفتم هی میگفت میایم. من دوتا دوستاشو نمیشناسم. فقط تو مغازش دیدمشون چون شریکن. حالا موندم چی بگم.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز