تاپیک خانه به دوش منو برد به زمان بچگیم کلی خاطره برام زنده شد😭😭
شما هم حکم هووی مامانتون رو توخونه داشتین؟
من که به شدت حسود بودم😅 پیش دبستانیبودم پدرمو از دست دادم قبلشم نزاشتم مامان بنده خدام با بابام خوش بگذرونن😅😅
همیشه زودی میرفتم صندلی جلو بغل بابام تا مامانم میومد دادو بیداد و سلیطه بازی که دوست دارم تنها بشینم جلو بنده خدا مامانم مظلوم بود میرفت عقب میشست منم تک فرزند و عزیز دل بابام بودم😭😭
شبا هم به زور میرفتم اتاق مامانمینا روتخت وسطشون میخوابیدم سفت بابامو بغل میکردم😅😅
اونام صبر میکردن من خوابم بره نصف شب میرفتن تو پذیرایی جا مینداختن😅😅 صب بلند میشدم میدیدم هیچ کدوم نیستن انقد گریه میکردم که نگو😂😂
تمام لباس مجلسیای مامانمو از کمد میاوردم میپوشیدم تو تنم میرقصید زیر پام گیرمیکرد کفش پاشنه بلنداشم میپوشیدم رژو سایه مامانمو هم میزدم خاله بازی با دخترای همسایه😂😂عصرا که بابام میومد زودی ارایشمو پاک میکردم از این رژ مکه ای بود که نمیرفت اخرشم بابام میفهمید ی کوچولو دعوام میکرد بعدشم دید ادامه میدم اخر سر ی کتک مفصل خوردم دیگه جرات نداشتم ارایش کنم😂😂😂