تو کل اتوبوس و مسافت تو سر و کله هم میزدن ۱۰دقیقه قهر کردن اتوبوس ساکت بود ارامش داشتیم الان رسیدیم رستوران بین راهی
زنه اومد کنار زنای دیگه نشست چون قهر بود ث بعد شوهره یهو هواااارررر کشید که چرااااا نمیخوای کنار شوهرت بشینیییییی!!!!
همه کلا وسط غذا خوردن میخکوب شدن😐
هممون کوفتمون شد یعنی
زنه هم گفت نمیخوام کنارت باشم
اونم گفت گوه خوردی😐😐😐😐
نمیدونم اینا کین با ما دارن میان
کاش امام حسین شفاشون بده الان حداقل یکم آرامش داشته باشیم خدایا😭