من گرمسار قبول شدم همه گفتن شهر داغونیه 😭😭

ببین من خیلی ساله فارغ التحصیل شدم، زمان ما مهمان رو راحت تر قبول میکردند تا انتقالی، بعد هم اگه دانشکده موافق بود انتقالی!

عزیرم قرار نیست بری یکی از روستاهای لب مرز سیستان و بلوچستان که.. گرمسار شهر خوبیه.. دختر عمه ام چهارسال اونجا زندگی کرد راضی بود ما هم بدی ازشون ندیدیم نگران نباش تو هم به اندازه خودت میتونی تفریح کنی هر جا خواستی بری کسی باشما کاری نداره.. تازه به شاهرود هم نزدیکی میری انگور شاهرود میخوری به دامغان نزدیکی پسته دامغان نوش جان میکنی به شهمیرزاد نزدیکی میری گردو و آلو شهمیرزاد میخری به مهدیشهر نزدیکی میری پنیر و کره و آروشه میخوری چی میخوای دیگه دختر پاشو بیا گرمسار رو هم ببین شاید خوشت اومد.. همون اول جبهه نگیر پاشو پاشو چمدون ببین .. 

تو صنعت ما همه شرکت های واردکننده ی داروهای دامپزشی باید به عنوان ناظر یه دامپزشک داشته باشن 

یه سری از دامپزشک ها تو کار فروش داروهای دامپزشکی هستن که سود خوبی داره فقط به دامپزشک ها مجوز پخش دارو داده میشه 

شرکت های تولیدی مثل مرغداری ها و دامداری های بزرگ باید یه دامپزشک داشته باشن بابت تشخیص بیماری 

بعضی ها هم کارشناس فروش مواد اولیه خوراک و یا داروهای دامی و طیوری میشن 

البته همه ی اینها که گفتم تو صنعت دام و طیوره صنعت حیوانات خانگی هم درآمد خوبی داره

اما همه اینا بستگی به انگیزه اون دامپزشک داره

طرح اجباری هم تا جایی که میدونم ندارن

خوشحال باش به خدا چند سال دیگه که به سن من برسی ۳۶ سالمه تمام این دغدغه ها خنده دار میشه .. اما اگر رشته ات رو دوست نداری یه بحث دیگه اس زن داداش خودم دامپزشکی سمنان میخوند اما هرگز دوستش نداشت دیگه جبر روزگار قبول شد..

آره بابا! سخت نگیر... منم حس خوبی به خودت و رشته ات دارم! ایشالا یه کلینیک حیوانات خانگی خیلی شیک و پیک میزنی! پول پارو میکنی  

آفرین ببین بیا برو دانشگاهت رو ببین کم کم همکلاسی هاتو میبینی رفیق پیدا میکنی .. به این فکر کن یه گربه کوچولو آوردن شما باید تشخیص بدی مشکلش چیه به خدا جذابه.. یا خیلی چیزهای دیگه .. ایشالله یه خانم دکتر حاذقی میشی ..اندکی صبر داشته باش اینقدر تو این رشته سرت شلوغ میشه که کم کم وقتت برای پاساژ رفتن کمتر میشه والا زن داداشم تعریف میکرد ما توی خیابون دنبال گربه میکردیم یا سگ که ببریم برای کارهایی که ازمون میخواستن بابا اینا هم از جذابیت های این رشته .. بخند و خوشحال و سرزنده باش و با افتخار سرتو بلند کن و بگو دتمپزشکی قبول شدم و تا تهش میرم چون لیاقتشو دارم

زن داداشم توی کارخونه پدرش که خوراک دام تولید میکنه به عنوان دامپزشک کار میکنه ..

والا دایی خودم امور دامی خونده بود درامدش خوب بود اگر همون کار رو ادامه میداد .. یه امور دامی وقتی درامدش خوب باشه دامپزشک که جای خودشو داره.. میتونی کلینیک بزنی 

اونجا هم مطمئنا جایی برای تفریح داره، به حرف بقیه گوش نکن شاید اونجوری هم که تعریف میکنن نباشه. دیدگاه هر کی متفاوته. یک چشم به هم بزنی تموم شده و کلی دوست جدید پیدا میکنی که همه نگرانی ها رو می‌شوره و میبره 

اما زن داداشم همچنان رشته اش رو دوست نداره بنده خدا.. خودش تغذیه دوست داشت اما قسمت نشد .. بعضی وقتا یه چیزایی رو نمیتونی تغییر بدی باید بپذیریش