هر کی هر خوشحالی ای داره حسادت میکنه
این خب رو منم تاثیر گذاشته این حسارو به منم منتقل میکنه
خودمون خب اصلا زندگیمون خوب نبوده کلی بدبختی تو زندگیمون داشتیم ولی بازم با این حسادتا فقط اعصاب خودش و منو به هم میریزه
مثلا نوه داییم هم سن من بود ازدواج کرد از اون روز درموردش با لج حرف میزنه
یا دختر داییم حاملست من میدونستم رفته سونو تو سر بچش کیست داره به مامانم نگفتم گفتم پیش خودم شاید دوست نداشته باشه کسی بفهمه حالا صبح کاچی پخته احتمالا به همین نیت که کیسته رفع بشه
مامانم به هرکی زنگ میزنه میگه چه نذر و نیازایی میکنن
یه خواهرم داره عین خودشه فقط غیبت این و اونو میکنن باهم بهش زنگ زده میگه فلانی امروز کاچی پخته اعصابمو خورد کرد آخه یذره کاچی چیه انقدر بیکاری زن به جای اینکه تمرکزتو بذاری رو خودت هی اینطوری میگی